سینمای ایران خالی از حساسیت و وسواس هنری
به گزارش مجله استخدام جدید، وقتی رسانه رسمی کشور و سایر نهاد ها و رسانه ها از یک سیستم تمامیت خواه پیروی می نماید و شما می بینید، حتی منتقد سینمایی هم سر جای خودش نیست، هنرمند هم احساس امنیت نمی نماید.

یک زمانی که چندان هم از آن روز ها دور نشده ایم، سینمای ایران بازیگرانی داشت که هر کدام به نوعی تشخصی ویژه داشتند. بازیگرانی که چنان برای خود و کارنامه شان ارزش و اهمیت قایل بودند که تن به حضور در هر فیلمی نمی دادند.
کافی است نام هایی، چون عزت الله انتظامی، جمشید مشایخی، علی نصیریان، محمدعلی کشاورز، پرویز فنی زاده، خسرو شکیبایی، پرویز پرستویی، داریوش ارجمند، فریماه فرجامی، فاطمه معتمدآریا، فریبرز عرب نیا، لیلا حاتمی، حمید فرخ نژاد، هدیه تهرانی و بسیاری دیگر از این قبیل را مرور کنید تا بفهمید دارم از چه حرف می زنم.
هنرمندانی که سعی داشتند با انگاره هایی سختگیرانه و راهبانه دست به انتخاب نقش بزنند. البته نه این که فیلم ضعیف در کارنامه نداشته باشند، که این امر برای هر بازیگری غیرممکن است.
اما مهم این است که آن نسل آگاهانه و عامدانه به دنبال حضور در فیلم های بد نبود. نقل قولی که از زنده یاد عزت الله انتظامی در یاد ها مانده این طرز فکر را به بهترین شکلی نشان می دهد که گفته بود مرا فیلم هایی که بازی نموده ام انتظامی ننموده اند، بلکه با کار هایی که بازی ننموده ام، انتظامی شده ام. او البته تنها بازیگر- هنرمندی نبود که چنین حساسیتی به کارش داشت.
این ارزش ها، اما انگار در نسل های بعدی بازیگران کمرنگ و کمرنگ تر شده، تا امروز که از شواهد پیداست کاملا رنگ باخته است. اتفاقی که نه تن ها به ضرر اعتبار و احترام این هنرمندان تمام شده و توازن را از کارنامه شان گرفته، بلکه نوعی معیار و مقیاس مناسب را نیز از تماشاگران سینما سلب نموده است. درواقع امروز دیگر تماشاگران با شنیدن نام بازیگران یک فیلم نمی توانند به تقریب حدس بزنند که با چه نوع فیلمی سروکار خواهند داشت .
شرایط زیستی جامعه بر هنرمندان هم تاثیرگذار است
رضا درستکار منتقد سینما
ما نمی توانیم شرایط زیستی جامعه خودمان را در ایجاد چنین وضعیتی نادیده بگیریم. وقتی می خواهیم نوع انتخاب های هنرمند را آنالیز کنیم، حتما باید تغییرات جامعه را در نظر بگیریم. واقعیت این است که از دو سال پیش معدل احتیاج های انسان ایرانی تغییرات زیادی نموده است، بنابراین در این شرایط ارزش های هنری هم از میان می رود و دیگر تماشاگر برای فیلم های جدی به سینما نمی رود.
فشار اقتصادی باعث می گردد که یک کارمند عادی بعد از اتمام کار خود روی اسنپ کار کند و چنین شرایطی در میان اقشار هنری هم به این شکل تاثیر می گذارد و انتخاب های آن ها را نشانه می رود. وقتی رسانه رسمی کشور و سایر نهاد ها و رسانه ها از یک سیستم تمامیت خواه پیروی می نماید و شما می بینید، حتی منتقد سینمایی هم سر جای خودش نیست، هنرمند هم احساس امنیت نمی نماید.
نکته این است که فشار ها و مسائل بر همه اقشار تاثیرگذار است و امنیت روانی جامعه را مخدوش نموده است، اما تاثیر آن بر بازیگران بیشتر از همه دیده می گردد. البته این حرف ها به معنای نفی نقد هنرمندان نیست، اما اصل حرف این است که در این نقدها، شرایط زیستی جامعه هم در نظر گرفته گردد. در هیچ زمانی مثل این سال های اخیر، هجمه و مسخره بازی در سینمای ایران حاکم نبوده، چون فشار ها بیشتر شده است.
منکر مسئولیت اجتماعی هنرمندان نیستم، اما هنرمند هم خانواده و زندگی دارد و در هر شرایطی او هم باید جوابگوی هزینه های زندگی خود باشد، بنابراین نمی توانیم فقط یقه هنرمند را بگیریم که چرا مثلا در چنین فیلم سخیفی بازی نموده است؟
آسیب شناسی مرز های مخدوش سینما از نگاه یک تهیه نماینده
بازیگران معتبر یا مدعی
حسین فرح بخش یکی از قدیمی ترین تهیه نماینده های حال حاضر سینمای ایران است. تهیه نماینده ای که از ابتدای حضورش در سینما نوع خاصی از سینما را دنبال نموده است، سینمایی بدون اتکا به یاری ها و حمایت های دولتی- که از نظر اقتصادی به وسیله گیشه و استقبال مردم گلیم خود را از آب بیرون بکشد. همین هم باعث شده که کارنامه او پر باشد از فیلم های مردم پسند- که همیشه اتهام عامه پسندی هم مترادف با آن بوده است.
فرح بخش در زمینه گزارش شهروند می گوید: ببینید من اصلا نمی دانم فیلم مبتذل در سینمای امروز ما یعنی چه؟ فیلم مبتذل در سینمای قبل از انقلاب ساخته می شد و بعد از انقلاب از نظر قانونی جلوی فراوری این جور فیلم ها گرفته شد.
اما اگر منظورتان این است که چرا یکسری از بازیگران که قبلا در فیلم های جدی بازی می کردند، می آیند و در فیلم های کمدی حاضر می شوند، باید بگویم که این امر دلایل زیادی می تواند داشته باشد، از وسوسه اقتصادی گرفته تا آزمایش خود و توانایی هایش توسط آن بازیگر. اما باید تأکید کنم وقتی تماشاگران از بازی یک بازیگر نقش های جدی در یک فیلم کمدی استقبال می نمایند، یعنی انتخاب او درست بوده و هیچ کار غلطی صورت نگرفته است. .
اما درباره حضور بازیگران معتبر در فیلم های بی ارزش معتقد است: در این میان البته باید بین بازیگران معتبر با بازیگرانی که ادا و اصول درمی آورند و خودشان را روشنفکر و معتبر جا می زنند، فرق گذاشت. تکلیف بازیگر معتبر روشن است و این اعتبار را در هر فیلمی که باشد به کار می گیرد.
اما ادا و اصول بازیگرانی که فقط خودشان برای خود اعتباری فراتر از بقیه قایل هستند، چیزی است که فقط در مصاحبه های مطبوعاتی و در صفحات روزنامه ها و مجله ها جواب می دهد، اما وقتی پول خوبی به آن ها پیشنهاد گردد، برخی ها همه چیز را فراموش می نمایند. اصلا شاید هم آن ادا و اصول را برای رسیدن به این منظور دنبال نموده بودند.
فرح بخش پول های مشکوک خارج از سینما را یکی از دلایل از بین رفتن مرز ها در سینمای ایران می داند و می گوید: ورود پول های مشکوک و پرداخت دستمزد های خارج از عرف و منطق همه چیز را از آن روال منطقی و درست خودش دور می نماید.
وقتی به یکی از این بازیگران ادا و اصولی چنین پیشنهادی می گردد، او نه فقط تمام ادعاهایش را فراموش نموده و فقط و فقط به دریافت آن پول فکر می نماید، بلکه این باعث می گردد در آینده هم لطمه ببیند، چرا که انگیزه و کارنامه و فرهنگ را هم فراموش می نماید. این ها همان بازیگرانی هستند که در روزنامه ها و فیلم ها و رسانه های دولتی یک جور شعار می دهند و در عمل آن کار دیگر می نمایند.
منبع: فرادید