از رئال مادرید یاد بگیرید
به گزارش مجله استخدام جدید، بحث بر سر مسئولیت اجتماعی تیم های بزرگ ورزشی وطنی است که دقیقاً چکار می نمایند؟ آیا جز یدک کشیدن عنوان فرهنگی- ورزشی کاری هم انجام می دهند؟ اینکه زلزله ای یا سیلی گردد و یک باشگاه یک کامیون جنس بفرستد کافیست؟
خبرنگاران؛ احسان محمدی- بازیکنان ایرانی هر وقت بحث فوتبال حرفه ای می گردد از قراردادها و نحوه پرداخت باشگاه ها و زمین های چمن مرغوب و سالن های بدنسازی مجهز می گویند اما کمتر کسی از آنها در خصوص رفتار حرفه ای حرفی می زند. در خصوص مسئولیت اجتماعی در قبال طرفداران.
هر وقت بازیکنان دو تیم سرخابی پایتخت تریبون پیدا می نمایند دم از طرفداران سی و چهل میلیونی می زنند که در سرما و گرما ضروری است حمایت شان نمایند تا آنها بتوانند نتیجه بگیرند اما آیا برای طرفداران کار ویژه ای هم انجام می دهند؟ جز موارد بسیار جزئی، فردی و فراموش شده ای قدمی برداشته اند؟ گاهی حتی دیده شده بازیکنان از حضور در مراسم ختم یک پیشکسوت باشگاه خودداری می نمایند چه رسد به اینکه مثلاً در سوگ یک طرفدار حرکتی انجام دهند.
امروز عکسی از پیراهن تیم رئال مادرید منتشر شده که نشان می دهد بازیکنان مادریدی برای ملاقات امروز مقابل سلتاویگو می خواهند با چینی ها همدردی نمایند.
بر روی این پیراهن کلمه (Animo Chinaقوی باش چین) نقش بسته است. این نوعی ادای دین به طرفداران این تیم اسپانیایی است که در کشور بزرگی مثل چین زندگی می نمایند. در واقع به خاطر مراودات بسیار خوب چینی ها با تیم های اروپایی و البته نقش پررنگ اسپانسرها و حامیان اقتصادی همیشه آنها رابطه خوبی با مردم چین دارند. بارها به مناسبت سال نو چینی پیغام به زبان زبان چینی منتشر نموده اند یا برای برگزاری اردو و ملاقات محبت آمیز به جنوب شرق آسیا می فرایند.
در واقع بازیکنان فوتبال از ظرفیت فوق العاده این ورزش برای ارسال پیغام استفاده می نمایند. سال گذشته بازیکنان تیم لگانس در لالیگا مقابل اتلتیکو مادرید به مناسبت 8 مارس، به جای نام خود، نام مادرهایشان را روی لباس شان نوشتند و به میدان رفتند تا به نوعی به آنها ادای دین نمایند. کافی است در گوگل کلمات فوتبال، ایران و مادر را جستجو کنید. ببه چه می رسید؟ به جادوگرهایی که نام مادر بازیکنان را از آنها می خواستند تا بتوانند نتیجه بازی را به نفع آنها رقم بزنند!
قصدم خود تحقیری نیست یا اینکه ادعا کنم خارجی ها خیلی خوب و بی نقص هستند. بحث بر سر مسئولیت اجتماعی تیم های بزرگ ورزشی وطنی است که دقیقاً چکار می نمایند؟ آیا جز یدک کشیدن عنوان فرهنگی- ورزشی کاری هم انجام می دهند؟ اینکه زلزله ای یا سیلی گردد و یک باشگاه یک کامیون جنس بفرستد کافیست؟
قرار نیست تیم های ورزشی نقش احزاب سیاسی را برعهده بگیرند و وارد مشاجره های خیابانی شوند اما این همه انفعال در مقابل اتفاقات اجتماعی هم ناخوشایند است. البته به جز بعضی بازیکنان که اقدامات موثری انجام می دهند خیلی ها هم وظیفه شان را تا سر حد یک استوری گذاشتن در اینستاگرام تقلیل داده اند و گمان می نمایند شاخ کرگدن شکسته اند. این دوستی یک سویه با طرفداران هم یک جا تمام می گردد. ته می کشد.
بسیاری از باشگاه های بزرگ جهان برای خود مسئولیت اجتماعی تعریف نموده اند و در راستای تغذیه سالم، تشویق ورزش همگانی، یاری به بچه ها سرطانی، مبارزه با فقر در کشورهای آفریقایی، توسعه زیرساخت های ورزشی در کشورهای فقیر و .... برنامه های مدونی را پی می گیرند که باعث افزایش محبوبیت آنها در نزد افکار عمومی می گردد و در بسیاری از مواقع از دستورالعمل های دولتی هم موثرتر هستند. اینکه در ایران طرفداران دو تیم پرسپولیس و استقلال مدام دم از اصالت مکتب خود می زنند، دقیقاً این مکتب چیست و به چه کاری می آید؟
منبع: عصر ایران