رمز و راز توسعه مالی
به گزارش مجله استخدام جدید، خبرنگاران: توسعه مالی به چه معنا است؟ طی سال های متمادی ارائه تعریف این عبارت به محل مناقشه فراوانی بدل شده است. اکنون البته اغلب توسعه مالی را همان رشد مالی می دانند. بنابراین اگر فراوری سرانه در کشوری افزایش یابد، توسعه مالی اتفاق افتاده است. این دیدگاه توسط اغلب اقتصاددانان نئوکلاسیک نیز پذیرفته شده است؛ کسانی که عمدتا حرفه مالی امروز را با دیدگاه های خود شکل داده اند. اما تعریف دیگری نیز با ریشه های مکتب کلاسیک و مارکسیستی وجود دارد که می توان آن را با واژه توسعه گرایان برابر دانست. الکساندر همیلتون، فردریش لیست و اقتصاددانان حوزه توسعه دهه های 50 و 60 میلادی را می توان در این پارادایم جای داد.
جهت دریافت مشاوره خدمات چاپ آنلاین کاتالوگ از بهترین و مجربترین طراحان کشور همراه ما باشید. از طراحی تا چاپ کاتالوگ های تبلیغاتی حرفه ای را با بهترین قیمت از ما بخواهید.
به گزارش خبرنگاران، در این تعاریف جایگزین توسعه مالی کاملا منحصر به میزان رشد نیست، بلکه تغییرات کیفی زندگی را نیز معیار قرار می دهد.
ها جون چانگ
مترجم: پوریا فیروزنژاد
این تعریف اساسا بر پایه فهم اقتصاد در چارچوب فضای فراوری است. بنابراین اگر این دید فراوریگرایانه را داشته باشید و معتقد به بروز توسعه مالی در جهت تغییر فضای فراوری باشید، آن گاه حتما سیاست های حامی فراوری را دنبال می کنید. همچنین باید برای حمایت از فراوری، دولت ها سیاست حمایت گرایی را در پیش بگیرند تا صنایع جوان و نوپا بتوانند در وجود حضور رقبای قدرتمند خارجی فعالیت نمایند. برای نیل به این مهم، باید از ابزار تعرفه بستن بر واردات بهره ببرید و حتی شاید مجبور به ممنوعیت واردات چند کالای خاص خارجی شوید یا سرمایه گذاری مستقیم خارجی محدود گردد. در این شرایط باید موسسات دولتی با سرمایه بالا بنا شوند که همین موضوع ریسک را افزایش می دهد؛ چراکه به طور مرسوم در کشورهای درحال توسعه، هیچ سرمایه گذار بزرگی چنین ریسک های بالایی را در ابتدا قبول نمی کند.در سوی مقابل اگر دید نئوکلاسیک را داشته دنبال کنید، رشد مالی تنها در سایه تبادل کالا توسط مردم رخ خواهد داد. بنابراین درحالی که مردم به دنبال خرید کالاهای بهتری هستند، آمادگی دارند تا بهای بالاتری را بپردازند و کارآفرینان نیز این فرصت را مغتنم شمرده و کالاهای جدید و بهتر فراوری می نمایند.در این دنیا، شما فرض می کنید که فناوری ها به طور مجانی در دسترس عموم قرار دارند و هرکس فرصت برابر را برای عملی کردن استعداد فراوری خود دارد.
بنابراین این دیدگاه می گوید که اگر خودروهای بی ام و در گوآتمالا فراوری نمی شوند به دلیل ناتوانی مردم آن نیست، بلکه به این علت است که توجیه اقصادی ندارد. این فرضیه ها به شما می گویند که تجارت و بازار آزاد بهترین روش هستند. بنابراین دولت ها کار زیادی در حوزه مالی به استثنای بنای زیرساخت های اساسی و تامین آموزش حداقلی انجام نمی دهند و مامور هستند تا با باز نگه داشتن مرزهای خود و مقررات زدایی از تجارت، روح رقابت را زنده نگاه دارند. رقابت در بازار فضای طبیعی را برای رشد مالی فراهم خواهد نمود.
این دو دیدگاه نوعی ویژه به اقتصاد نگاه می نمایند و بنابراین دو جهت مجزا برای سیاست گذاری مالی را طی می نمایند. اما روش های مالی بهتر و بدتر دیگری نیز وجود دارند. موضوع اصلی این است که اگر شما نقطه خاصی از زمان را به عنوان نقطه آغازین در نظر بگیرید و فرض کنید که ساختار بنیادین اقتصاد در طول زمان تغییر نمی کند، در این صورت می توان مقرراتی را برای اقتصاد مشخص کرد. اما اگر این فرض را پذیرفته باشید که لایه بنیادین اقتصاد در طول زمان دستخوش تحول می گردد و تغییراتی که البته شما قادر به پیش بینی آن نیستید، بنابراین تمامی مقررات تنظیم شده در نهایت اشتباه از آب در می آیند. شما نمی دانید که ساختار اقتصاد قرار است در چه جهتی تغییر کند و رفتار عوامل دیگر دچار تحول می گردد. دنیا مدام درحال تغییر است و در این صورت شما باید انعطاف لازم را برای تغییر عملکرد خود در این دنیا داشته باشید.
منبع: اقتصادنیوز