وابستگی مالی چین وآمریکا
به گزارش مجله استخدام جدید، مشاور پیشین بانک جهانی معتقد است که اقتصاد آمریکا و چین در سال های اخیر آنقدر به هم وابستگی پیدا نموده که در جهت همکاری های فیمابین گام بردارند و از هر گونه تقابل خودداری نمایند.
با تور چین سفری خاطره انگیز را تجربه کنید و از قدیمیترین تاریخچه آسیا دیدن کنید و از دیوار چین در پکن عبور کنید و به نمایشگاه گوانجو رفته و در خیابانهای شانگهای قدم بزنید.
به گزارش گروه رسانه های خبرنگاران،سیزدهم مهرماه سال جاری پیمان تجارت آزاد دو سوی اقیانوس آرام (ترانس پاسیفیک)(TPP) که توافقی تاریخی می باشد پس از 5 سال کوشش های آمریکا و 11 کشور شامل ژاپن، مالزی، ویتنام، برونئی، استرالیا، سنگاپور، نیوزیلند، کانادا، پرو، مکزیک و شیلی به امضا رسید.
این توافق که بزرگترین منطقه تجارت آزاد در دنیا را به وجود خواهد آورد موجب حذف هزاران تعرفه واردات اجناس و محصولات شده و برای 12 کشور امضاء نماینده آن، استانداردهای مشترکی را ایجاد خواهد نمود.
معاهده ترانس پاسیفیک پس از نهایی شدن نه تنها محدودیت های تجاری اعمال شده بر روی هزاران کالا از محصولات دارویی آمریکا گرفته تا فراورده های لبنی نیوزلند، برنج ژاپن و سرامیک ویتنام را شامل می گردد، بلکه در ابعادی وسیعتر به دولت واشنگتن یاری می نماید تا قوانین تجارت دنیای را در یکی از استراتژیک ترین مناطق دنیا بازنویسی کند تا به این ترتیب همزمان با بازاریابی برای کالاهای ساخت آمریکا، قدرت های مالی آسیا نظیر چین و هند نیز به تبعیت از مدل های آمریکایی تجارت وادار شوند.
باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در متنی که در سایت کاخ سفید منتشر شده بود به تشریح اهمیت دستیابی کشورش به توافق تجارت آزاد بین دو سوی اقیانوس آرام (ترانس پاسفیک)(TPP) پرداخته بود.
وی با مخاطب قرار دادن صاحبان صنایع بزرگ و کوچک آمریکا و ابراز خرسندی از توافق انجام گرفته گفت: این توافق 18 هزار تعرفه و مالیات اعمال شده بر کالاهای آمریکایی توسط کشورهای مختلف را حذف خواهد نمود و موجب توسعه صادرات کالاهای آمریکایی و اشتغال کارگران آمریکایی خواهد شد.
اوباما امضای این توافق را به این معنی دانست که این آمریکا است که باید نقشه راه قرن 21 را معین کند.
اوباما در ادامه گفت: اگر آمریکا مقررات قرن 21 را ننویسد سایر کشورها چون چین این مقررات و اصول را خواهند نوشت امری که امنیت شغلی و مالی آمریکا را از بین خواهد برد و نقش آمریکا در رهبری دنیا را به مخاطره خواهد انداخت.
در گفتگو با گوتم ادیکاری عضو ارشد مرکز آمریکایی پیشرفت در واشنگتن به آنالیز این موضوعات پرداخته ایم که از نظر می گذرد. ادیکاری مشاور ارشد بانک دنیای نیز بوده است. وی محقق و مدرس دانشگاه هاروارد و دانشگاه جورج واشنگتن آمریکا نیز بوده است.
اوباما در جریان سفر خود به هند روابط میان دو کشور را به عنوان شراکتی تأثیرگذار در قرن 21 مطرح کرد و از روابط هند و آمریکا به عنوان رابطه قرن نام برد. چرا هند برای آمریکا مهم است؟
هند و آمریکا دارای منافع و ارزش های مشترک و نیز متعددی هستند. تحولات تاریخی دوران جنگ سرد باعث شد تا منافع ملی دو کشور از یکدیگر فاصله بگیرد.
اما در حدود 15 سال پیش، دهلی نو و واشنگتن کوشش های سازنده و مفید بسیاری را برای نزدیک شدن دو کشور به یکدیگر به انجام رسانده تا از این طریق بتوانند از یک مشارکت طبیعی بهره مند شوند که اگر حتی بر اساس یک اتحاد رسمی نیز راسخ نشد، بر مبنای منافع و افکار مشترکی قرار گیرد.
اینگونه تقویت روابط با ملاقات رسمی بیل کلینتون رئیس جمهور آمریکا از هند در اوایل سال 2000 شروع و با دولت های دیگری که در هر دو کشور بر سر کار آمدند نیز ادامه یافت.
توافقنامه همکاری میان آمریکا و هند در زمینه همکاری های مشترک در استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای توسط جورج دبلیو بوش و مان موهان سینگ نخست وزیر، نهایی شد و این امر به برطرف موانع موجود برای درک بهتر میان دو طرف منتهی شد.
امروزه و با وجود تفاهم مشترک میان باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا و نارندرا مودی نخست وزیر هند از طرق گوناگونی چون ملاقاتهای رسمی مقامات دو کشور و گفتگو آن ها؛ روابط مالی دو کشور رو به رشد نهاده و همکاری ها در عرصه نظامی و نیز فعالیت های مربوط به مبارزه با تروریسم تقویت شده است.
از نظر آمریکا، اهمیت هند دست کم از سه منظر قابل آنالیز می باشد.
اول اقتصاد هند است که به سرعت راه پیشرفت را در پیش گرفته و در سالی که رو به اتمام است؛ علیرغم تجربه افت در بازارهای نوظهور مهمی مانند چین، هند توانسته است 7% رشد مالی را برای خود به ثبت برساند. لذا هند بازار بسیار مهمی به شمار آمده و نیز به عنوان تأمین نماینده خدمات و کارگران ماهر به سایر نقاط دنیا به ویژه آمریکا به نقش آفرینی پرداخته است. همین مسأله باعث شده است تا بخش خصوصی آمریکا به شدت علاقه مند به شکوفایی مالی هند باشد.
برخورداری دو کشور از چندین حوزه منافع ژئوپلیتیکی مشترک در منطقه وسیع آسیا به ویژه در آسیای جنوبی و مرکزی از دیگر عوامل مطرح در این زمینه به شمار می آید.
سومین نکته مطرح در این خصوص را می توان به درک اندیشمندان سیاسی آمریکا از اهیمت یاری به هند با هدف موفقیت این کشور به عنوان بزرگ ترین دموکراسی دنیا برشمرد. این نکته مبنایی برای همکاری های فزاینده بیشتر میان دو کشور نیز تلقی می گردد.
اوباما دربیانیه مربوط به پیمان تجارت آزاد آسیا اقیانوسیه موسوم به تی تی پی گفت تنظیم قوانین تجارت دنیای در قرن 21 بر عهده آمریکا است؛ در غیر اینصورت رقباء این کشور (چین) به این عرصه وارد خواهند شد. رویکرد هند در برابر این سیاست چیست؟
به نظر می رسد هند همانند چین علاقه مند است تا روزی به پیمان تجارت آزاد در در سوی آسیا اقیانوسیه بپیوندد. تی تی پی ممکن است چندین نقص داشته باشد، اما در مجموع این احتمال وجود دارد که بتواند به تشدید روابط مالی و تجاری میان قدرت های بزرگ در حوزه آسیا و اقیانوسیه منجر گردد.
اقتصاد دو کشور آمریکا و چین در سال های اخیر آنقدر به هم وابستگی پیدا نموده اند که مجبورند در جهت همکاری های فیمابین برای کسب منافع مشترک از هر گونه تقابل خودداری نمایند. وجود یک جنبه راهبردی در نوع تفکر آمریکا نسبت به نقش مالی برجسته چین در حوزه آسیا و احتیاج به توازن آن امری پوشیده نیست؛ اما رابطه آن ها با یکدیگر به عنوان دو اقتصاد بزرگ دنیای و دو قدرت دنیای مهم احتمالاً بیش از آنکه به رنجش های دو جانبه عمیق منجر گردد، درک عمیقی را میان ها به وجود خواهد آورد.
هند یک قدرت مالی است و به زودی به پرجمعیت ترین کشور دنیا نیز مبدل خواهد شد، برای حفظ روابط نزدیک خود با آمریکا بدون تأثیرگذاری بر گسترش درک متقابل با چین که هم اکنون یکی از سرمایه گذاران مطرح در بازار هند به شمار می رود؛ با خطرهایی روبرو است.
آیا می توانیم منتظر یک اتحاد راهبردی میان چین و پاکستان در فضای تنش های موجود در روابط میان آمریکا و پاکستان باشیم؟ آیا هند در جهت ایجاد روابط قوی تر با آمریکا کوشش خواهد نمود؟
چین و پاکستان در چند دهه اخیر به سطح مطلوبی از درک راهبردی در روابط فیمابین رسیده اند. اگر شما چنین سطحی از روابط را یک اتحاد بنامید، من نمی توانم آن را یک اتحاد به شمار بیاورم. چین به پاکستان در دست یابی به توانمندی های تسلیحات هسته ای یاری نموده و رسماً در منازعات میان هند و پاکستان از پاکستان حمایت نموده است.
اما هنگامی که فشارها بر پاکستان به حد اعلای خود رسید، به یاری این کشور نیامد. به عنوان نمونه در جنگ سال 1971 و زمانی که نظامیان هندی با توسل به زور پاکستان را با هدف ایجاد کشور بنگلادش از نیمه شرقی آن جدا کردند، چین خود را کنار کشیده بود. اما با این وجود، همپوشانی راهبردی قابل توجهی در منافع ملی و منطقه ای پکن و اسلام آباد وجود دارد. چین کماکان به رشد توان نظامی پاکستان و روابط مالی با این کشور یاری می نماید و با توسعه بندر کوادر در واقع پاکستان را به عنوان یک خط ارتباطی حیاتی برای بازنگه داشتن جهتی برای آسیای میانه در نظر دارد.
البته هند چنین تحولاتی را با دقت زیر نظر داشته، اما روابطش با آمریکا بسیار گسترده تر است و احتمالاً بدون در نظر دریافت عامل چین، به صورت مستقلی به توسعه آن نیز خواهد پرداخت.
با این وجود، در عصر حاضر چین با نگرانی به پاکستان به عنوان مَحملی برای برنامه ریزی ها و فعالیت های تروریستی نگریسته و می ترسد این روابط چه در حال حاضر و چه در آینده نزدیک با ناآرامی های منطقه اویغور در هم تنیده گردد.
منبع:مهر
خبرنگاران: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای بازنشر می گردد.
بازگشت به صفحه رسانه ها
منبع: تسنیم